یادمه یه بار یه بارون خیلی خوووبی داشت میومد
داشتم زیر بارون میدویدم واسه خودم
دیدم جاش خالیه...
زنگ زدم بهش گفتم بدو بیا... بارونه!!!
میانترم داشت... گفت نمیتونم
گفتم ولی بارونه!!!
نمیتونست ولی...
منم بچه بودم خب... ناراحت شدم... قطع کردم!
نیم ساعت بعد اومد در کلاسمو زد
خیس خیس بود...
میانترمشو نداد... چون بارون بود!!!
***
خیلی گذشته ازون روزا
همهی اون حسها تموم شدن
من بزرگ شدم... اونم همینطور...
ولی خب... دروغ چرا...
هنوزم دلم میخواد یکی باشه
یکی که از میانترمش بزنه و بیاد پیشم
چون بارونه...
چه خفنننننن :OOOOOOOOOOOO
منم میخوام یکی رو اینجوری ....