راستش من بیشتر معتقدم ما میخایم تلقین کنیم ک عادت کردیم. وگرنه دلتنگی چیزی نیست ک با گذر زمان فراموش بشه. بلکه بدتر هم میشه حتی (اگه فرض کنیم دلتنگی چیز بدیه که من اینطور فکر نمیکنم!). به نظرمانسان باید به جای عادت کردن به شرایط کنونی امیدوار به آینده بمونه ;)
پاسخ:
نمی دونم ... مثلن خودمو مثال میزنم ... تو دبستان یه چند تا دوست صمیمی داشتم و اینا ... بعد مدرسمو عوض کردم ... اولش خیلی دلم براشون تنگ می شد ... بعد کم کم دوستای جدید پیدا کردم و یادم رفت ... باز هم دلم تنگ می شد گه گاهی ... ولی خب الان حتا قیافشونم یادم نمونده ... یا اصن چرا انقدر دور بریم ... من از اول راهنمایی تا پیش دانشگاهی یه دوست خیلی صمیمی داشتم ... خیلی با هم وقت می گذروندیم ... همه چیزو به هم دیگه می گفتیم و ... ولی سر دانشگاه جدا شدیم ... اولش دلم تنگ می شد هی زنگ می زدیم و اینا ... سر می زدیم گاهی به هم ... بعد همین طوری ارتباطمون کم و کم تر شده ... با اینکه فقط ۱ سال و خورده ای گذشته دیگه هیچی راجع به اینکه چیکار می کنه و اینا نمی دونم ... نمی دونم ... شاید هم مشکل منه ... ولی خب بعد یه مدت به نبودن یه نفر عادت می کنم ...
پاسخ:
به "out of sight" دقت نکردی شما ... ! :دی کسی که جلوته دیگه out of sight نیست !!! واسه کسی که جلوته این پروسه طولانی تر و دردناک تره ... اما اونم بالاخره یه روزی می رسه که تموم میشه ... یه روزی می رسه که دیگه مال تو نبودنش اذیتت نمی کنه ... یه روزی که دیگه برات مهم نیست که توی دلش جایی نداری ... شاید خیلی دور ... ولی می رسه ... ! عادت می کنیم : )