...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه


شده که بهترین چیزهای دنیا رو داشته باشید ... بعد قدرشو ندونید تا وقتی که قرار باشه از دستش بدید ... ؟!
من هی تا مرز از دست دادن پیش می رم ...
لحطه آخر یهو به خودم میام ...
می بینم دارم چه غلطی می کنم ... مگه بهتر از اینم تو دنیا هست ... ؟!
بعد اصن حتا باشه ...
مگه من می خوامش ... ؟!
من هنوزم همون بچه ای ام که می خواست بادبادک داشته باشه ...
ولی بادبادک نو و تمیزی که باباش براش درست می خواست بکنه رو نمی خواد...
همون بادبادک خودشو می خواد ...
بادبادک خود ه خود ه خودش ...

// نمی دونم منظور اصلی  داستان چی بود ... من همین برداشت رو داشتم ازش ...
// یاد داستان ابر ها افتادم ... یادمه اون موقع هی با ذوق و شوق کپی  می کردمش همه جا ... همه هم هی اینطوری بودن که اوووف چه خوب چیزیه ...
// نمیدونم اینا رو ... این حاشیه ها رو ولش کن ... IWJU... JU... :(

منا مهدیزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی