...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه






می دونی ... از ماسکم خسته شدم ...

جدیدنا خیلی میفته هی ...

بعد یهو یه "دوست" طور ای نزدیک میشه میگه منا چته ... ؟!

یهو نا خود آگاه یه :دی عه گنده میشم ... ! 

میگم هیچی ... بعد میریم یه چیزی می خوریم ... !

بعضیاشون اما به این راحتی دست بر دار نیستن ...

باهوش ترن شآید ...

یکم بیشتر گیر می دن و اینا ...

نهایتن یه خسته ام و حالم خوش نیست و اینایی می گم و می پیچه قضیه ... !

دوستای جدیدم خیلی خوبن ... خیلی دوستشون دارم ...

ولی گآهی آدم یه دوست عه قدیمی می خواد ...

یکی که یه چیزی بیشتر از ماسک عه پابلیک راجبش بدونه ...

فکر می کردم یه دوست عه قدیمی می تونه همه چیو خوب کنه ...

ولی دوست های قدیمی خیلی بیش تر از حد تصورم ازم دور شدن ...

خیلی دور ...


نمی دونم چه مرگمه دقیقن ...

خستم ... ؟!

افسردم ... ؟!

گشنم ... ؟!

خوابم میاد ... ؟!

عاشقم ... ؟!

تنهام ... ؟!


یا یه عالمه ازین چیز ها که مردم می گن ...
نمی دونم واقعن ...
سردرگم ام شآید ...



منا مهدیزاده

نظرات  (۱)

عالیی:)))
پاسخ:
:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی