what would I do to live where you are ?!
what would I pay to stay here beside you ?!
what would I do to see you smiling at me ?!
where do we walk
where do we run
if we could stay all day in the sun
just you and me
and I could be
part of your world...
***
گاهی وقت ها بعضی آدم ها / چیز ها برات مهمن !
بعد یهو می فهمی که اون بعضی آدم ها / چیز ها ارزش اهمیت رو نداشتن !
می فهمی که حتا به درد تف کردن هم نمی خورده ان !
و بعد دیگه برات مهم نیستن !
نمی دونم چی می شه... ولی احساس رهایی می کنی !
احساس آزادی !
آرامش !
تقریبن ۱ ماهی می شد که انقدر احساس آرامش نکرده بودم !
***
everytime I try to fly I fall...
without my wings... I feel so small...
I guess I need you baby...
and everytime I see you in my dreams...
I see your face, you haunting me...
I guess I need you baby...
***
آرامش چیه اصن ؟!
چرا احساس امنیت ندارم ؟!
چرا سنگین شدم باز ؟!