...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه

- نرو... دلم برات تنگ شده بود !‌ می خوام ببینمت یکم !

+ نمی شه... باید برم !

* چرا این کار رو با خودت می کنی ؟! معلومه که ناراحتی و نمی خوای بری ! واسه چی می ری خب ؟!

+ نمی شه... مجبورم ! باید برم !

- هی... سعی می کنم یه روزی بیام ببینمت ! کلی حرف داشتم باهات بزنم !

+ :) منم دلم تنگ شده بود برات ! ولی باید برم...

* هر طور راحتی... ولی نا راحت نباش ! :)

- آره... این نیز یگذرد ! :)

+ :) مرسی... ! سعی می کنم !‌ خدا حافظ !

با کلی عذر خواهی از بین جمعیت خودم رو کشیدم بیرون ! دم در خوردم بهش !‌اولش کلی ذوق کرد و بغلم کرد ! بعد کیف رو تو دستم دید...

- داری میری ؟!!!!!!!!!!!

+ آره... باید برم !

- واسه چی ؟! نرو... بمون ! :(

+ نمی شه... مجبورم...

- تو رو خدا نرو... :(

گوشه چشمش اشک جمع شده بود...

+ فکر می کنی دوست دارم برم ؟! ولی باید برم... مجبورم...

تو چشمای منم اشک جمع شده بود...

یهو یه لبخند بزرگ کل صورتشو پوشوند ! از همون لبخند هایی که خیلی دوستشون دارم !

- باشه... اشکال نداره ! برو !‌خوش باشی ! :)

بوسم کرد و رفت تو.

بعدش کلی فکر کردم... تمام طول راه ، تمام روز ، تمام شب و تمام روز بعد رو !

گفت برم که گریمو نبینه یا برم که گریشو نبینم ؟!


پ.ن: قرن ها پیش بود ... !

پ.ن۲: دلم براش تنگ شده ... !

پ.ن۳: الان چطور ه ؟!

منا مهدیزاده

نظرات  (۳)

قرن ها پیش بود
ولی هنوزم دلم براش تنگه
خیلی تنگ
پاسخ:
: )
۲۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۴۶ احمدرضا سیمز
ما کی میخوایم به عنوان یک آدم بالغ یاد بگیریم که از خیلی ها باید بگذریم؟ البته این پسته قدیمیه ولی خب اینم یک پند عالی از طرف عمو بود
پاسخ:
بله... متشکرم عمو جان!
۳۰ دی ۹۵ ، ۰۰:۵۵ احمدرضا سیمز
خواهش میکنم.... قابلی نداشت .... دختر .... خوب .... عمو ....
....
...
..
....
...
....
....

پاسخ:
:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی