گاهی دلم می خواد این سکوته لعنتیمو با چکش خورد کنم ...
من همیشه به عنوان یه خصوصیت بارز ام به "آرایش نکردن" اشاره می کنم ...
ولی خیلی وقته که یه لبخند کشیدم و چسبوندم روی صورتم ...
آراستم خودمو به این لبخند دروغین ...
(اینو به طور ناخودآگاه از یکی از نوشته های پری گرفتم ... گفتم حق کپی رایت رو رعایت کنم ...)
همین چهار خط کافی بود ...
واسه اینکه بغضمو دوباره قورت بدم ...
و لبخندمو دوباره بکشم ...
حالا دوباره شدم همون منا ی extremely happy ای که بهم می گین ...
همون منایی که تمام خط های زیری رو پاک کرد ... چون هنوز نتونسته سکوتشو شکست بده ... !
// قرار بود Audio Post بشه این ... ولی نتونستم ... صدامم پاک کردم ...
// حق کپی رایت ... چه کلمه مسخره ای ... حق عه حق کپی ؟!
// حق کپی رایت ... چه کلمه مسخره ای ... حق عه حق کپی ؟!
از این سه نقطههای آخر هر جمله ترسیدم، از قدرتشون.
امیدوارم از ته دل extremely happy باشی :)