...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه
قبلن وقتی می نشستم یه گوشه ... دفترم رو باز می کردم ... خود کارم رو می گرفتم دستم یه حس عجیب بهم دست می داد !

یه حس ناب ...

کلمات دستم رو می گرفتن و با هم پرواز می کردیم !

می خندیدیم و با هم نقطه بازی می کردیم !

بعد منو می بردن اون دور دورا ...

به جاهای خوب و هیجان انگیز ناک ... !

ولی الان ...

دیگه با کلمات دوست نیستم !

کلمات فریبم می دن ... می پیچوننم ... گیجم می کنن ... منو می برن و می چرخونن و می چرخونن و می چرخونن ... و آخرش منو پرت می کنن همون جایی که بودم !

دیگه نوشتن حس خوبی بهم نمی ده ...

دیگه دوست ندارم که بنویسم ...

دیگه شوقی ندارم که دفترم رو بگیرم دستم ...

حتا دیگه دوست ندارم نوشته های قبلیمو بخونم !

دوستشون ندارم دیگه ... !


دارم بی احساس می شم ... در حالی که از احساس سر شارم ... !

می خوام بمیرم ... در حالی که از زندگی سرشارم ... !


شاید واسه همینه ... !

سرشار شدم ... سرشار از همه چی ...

وقت می خوام !

یک مقدار زمان ...

که برم توی کافه ...

یه گوشه تنها بشینم ...

و واسه خودم کتاب بخونم ...

با یه قهوه دم دستم !


انقدر بشینم و بشینم و بشینم ...

تا کم کم پایین بره همه ی این چیز ها ...

که هضم شن ...


// از الان دلم تنگ شده ... هه !

// من قویم ! مقاومت می کنم ...

منا مهدیزاده

نظرات  (۲)

هیچی مثه اون اولاش نمی شه ..... اولین ماه هایی که داری یادداشت روزانه می نویسی ..... اولین باری که قلم رو دستت گرفتی از اون به بعد دیگه خیلی وقت ها وسواس داری در مورد نوشته ...... خیلی وقت ها این طوری نیست که دستت رو بگیره و پرواز کنید ولی بعضی وقت ها هم می شه ........

یه هویی حس می کنی خالی خالی هستی و وقتی دستت رو می ذاری رو کیبورد بدون هیچ فکری کلمه ها پشت هم ردیف می شن و تو قدم به قدم می ری بالا و بالا تر و اصلا نمی تونی لحظه ی پایانش رو تصور کنی ...... 

ولی نه نمی دونم می دونم که همیشه فکر می کردم اون دفعه ی اول اون شوق و اشتیاق هیچ وقت بر نمی گرده ......
پاسخ:
آخه دفعه اول ینی کی ؟! من از وقتی ۵ سالم بود و نوشتن بلد نبودم به مامانم می گفتم بنویسه حرفامو ...
بعد ۱۳ سال یهو این طوری شده ؟!!
این طوری نشی کاش :(
داشتم مثال نقض پیدا می کردم ـااا :((
پاسخ:
:)) دل است دیگر... می گیرد گاهی !‌ ;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی