...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه

۳۷ مطلب با موضوع «هیس...!» ثبت شده است


فک کن ...

هفت سال با یه سری آدم زندگی کنی ...

هفت سال !

هفت سال مدت زیادیه ...

اونقدری زیاد هست که حس کنی باهاشون آشنایی ...

حس کنی یه رابطه احساسی بینتون هست ...

حس کنی دوستشون داری ...


حالا هفت ماه رو در نظر بگیر ...

هفت ماه در برابر هفت سال چیزی نیست که ... هست ؟!

کوتاهه ... خیلی کوتاه ...

اونقدری کوتاهه که نمیشه یه رابطه هفت ساله توش از بین بره ...

میشه ؟!


ولی شد ... با همین دو تا چشمام نابود شدنشو دیدم ...

فقط تو هفت ماه ... تبدیل شدیم به یه سری غریبه ...

غریبه هایی که انگار نه انگار همدیگه رو میشناسن ...


همچین موجوداتی هستیم ما آدم ها ...

هفت سال رو می تونیم تو هفت ماه فراموش کنیم ...

فکر می کنی بقیه چیزا رو چقد طول می کشه فراموش کنیم ؟!


// فردایی دیگر ... تکرار دیروز ... سیمرغی خاموش ... در نگاه اوست ...

منا مهدیزاده


برف ...

می تونه همه چیز رو درست کنه ...

همه چیز رو مثل خودش می کنه ...

سفید ... پاک ... زیبا ...


// Walkin in the snOw in the last mOments was the Only thing that I need... 


// I lOve these last mOments befOre yOu leave...

منا مهدیزاده


لعنت به JButton ...

لعنت به جاوا ...

لعنت به پروژه ...

لعنت به هر چی کدینگه اصن ...

لعنت به من ...

لعنت به تو ...

لعنت به همه چیز...

لــــــــــــــعنت ... 


// هر آدمی یه زیپ پشتشه ... او ریپو بدی پایین می بینی ... x_X


// Dear God, make me a bird, sO I can fly far, far far away frOm hOme...

منا مهدیزاده



I'm nOt cOmpletly sure... but It seems yOu're pretending tO be sOmeOne else... why ?! what is wrOng with yOu ?! O_o
منا مهدیزاده



خسته ام ...

خســـــته ...

خسته از همه چیز ...

خسته از تمام روزمـــرگی هــام ...

خسته از تمام کار های تکراری ای که هر روز و هر روز انجام می دمشون ...

خسته از این که هی وقت تلف کنم واسه اینکه فقط یه ثانیه دیرتر برسم خونه ...

خسته از اینکه منتظرت باشم ...

خسته از اینکه بیای و از کنارم رد شی و نه من حرفی بزنم نه تو ...

خسته ام ...

خســــته ...


// I'm tired... dOg tired...


منا مهدیزاده


death note


نمی فهمم درست ...

وقتی یه نفر قراره محو شه از زندگیت ...

وقتی قراره دیگه هیچوقت نبینیش ...

چرا تو این لحظه های آخر انقدر عجیب رفتار می کنم ؟!


// what cOmes after "the One" ?! ... the new One ! Bazinga !


// yOu're gOne... sO why yOu remind me Over and Over that yOu're still here ?!


// Ok Ok... I cOnfess... I'm nOt brave enOugh tO tell yOu "please dOn't leave"... but even if I am... yOu'll leave... wOn't yOu ?!


// nOw I can understand misa... but here are sOme differences... I'm nOt as pretty as her... and yOu dOn't have tO pretend anything... cause yOu dOn't need me in the way that light needs misa... !

منا مهدیزاده


از اولش می دونستم ...

می دونستم که این روز میاد ...

می دونستم ...

ولی وقتی جدی شد ...

وقتی قطعی شد ...

وقتی رسید ...

تازه فهمیدم چقدر برام مهم بوده ...

اینکه شبیه آدم های شوک زده شدم هم واسه همینه فک کنم ...

بهونه های مختلف میارم ...

ولی ته ته دلم می دونم که واسه همینه ...

باور نمی کردم که بیاد ...

یا شایدم ... باور نمی کردم که انقدر مهم باشی ...


// yOu're far far away... 


// I just keep saying "please cOme..." and when yOu dO... I dO nOthing


// But in the end... It dOesn't even matter... !


// One step clOser... tO stupidity

منا مهدیزاده

clock



 Waiting for the right time...

Waiting...

Waiting...

Waiting...

And the time cames... !

And I just sat and lOoked hOw it passed...

What the hell is wrOng with me ?!


//  poOr little plastic fOrk... yOu just happened tO be in a wrOng place at a wrOng time... !

منا مهدیزاده



بعضی حرف ها رو باید نگفت ...
باید نگفت ...
باید ...
باید ...
باید !

// sOme secrets need tO be kept... !

// but hOw the hell can I nOt say anything when I'm dying inside ?!

// F CK ! dO yOu knOw what I need ?!

// هیس ... آرام فرزند آرام ... آهسته ... 
منا مهدیزاده

dancing

گاهی وقتا یه حس عجیبی داری ...

یه حس ناشناخته ...


یه حدسی راجبش می زنی ...

ولی منطقن نباید درست باشه ... !

پس بی خیالش می شی و سعی می کنی به این حسه توجه نکنی ...

ولی هی میاد غافل گیرت می کنه ...

به بهانه های مختلف سعی می کنه روی تو و کارات اثر بزاره ...

خبیثه ... خیلی خبیث ...

نمی زاره حتا این زنده گی عه زامبی وار عه مزخرف رو هم ادامه بدی ! هی پارازیت می اندازه !

هرچند ... گاهن مهربون میشه ...

ولی در حالت کلی حسه خریه !


// As a matter Of fact... It's nOt that bad... !


// SomeOne whO is sensitive enOugh to lOve the rain... is an awsOme persOn... ! Trust me !

منا مهدیزاده