...یه شب ماه میاد

...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

نمی خوام اصن ... :-لج



عاقا ...

دیگه هرکی که ندونه ... شما که باید بدونی ...

من خیلی آدم خوشجال و اکی ای ام ...

از هیچی هم ناراحت نمیشم ...

ولی وقتی یه نفر از یه حدی بیشتر بهم نزدیک می شه ،‌ توقعم ازش میره بالا ... !

در نتیجه لوس می شم ...

و خیلی هم زود بهم بر می خوره ...

اگه هنوز شعور اینو پیدا نکردی که با من چطوری برخورد کنی که ناراحت نشم ،‌ پس بهتره خودتو دوسته من حساب نکنی ... !

موافقین ۳ مخالفین ۰
منا مهدیزاده

نظرات  (۱۲)

۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۰ ژنیک :) :)
خشن... :-s
نزن حالا... D:
پاسخ:
به ... کیانا خانوم ...
چه عجب ... !
یادی هم از ما کردی ...
نی لند بودی بیشتر خبر می گرفتی تا الان که تهرانی ... !
نمی زنم ... ! عصبی بودم صب !‌ باید خالی می کردم !‌ :))
۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۱ ekh
خیلی جالبه
اینو از یکی دیگه هم شنیده بودم
شبیه همین:))
پاسخ:
هوممم... !
شما ؟!‌:دی
۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۶ ekh
به ژنیک

تو شاززز هم که اول پست میذاشتی
اینجا هم که هیشکی پست نذاشته بود الان که من برای بار اول پست گذاشتم
یه دقه زود تر پست گذاشتی!
این انصافه اخه؟! :)
پاسخ:
پست ؟!
نظر منظورته ؟! :دی
شما کیستی ... ؟! :دی

بعدن نوشت : به ! سلام علیکم ... ! :دی
۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۷ ژنیک :) :)
:)))
منااااا!!!
تخصیر توه دیگه...! تو خبر نمیگیری اول! :دی
من هدیه تولدتم گرفتم منتظرم یه روز وخت شه بیام بهت بدم نمونه رو دستم شرش :)) :*
پاسخ:
=))
من خبر نمی گیرم ؟!
من هی پی ام می دم شما آدم حساب نمی کنی مارو ... :پی
بیا دیگه ... من شنبه تا سه شنبه ۸ صب تا ۶ بعد از ظهر دانشگاهم !
چهارشنبه و پنجشنبمم تقریبن خالیه ... ! میتونی برنامه بچینی ! :دی
۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۴:۱۶ مَردی به رنگ زمستان
سلام

حق دارید ! بالاخره دوستی از یه حدی که بالا رفت یه سری توقعات رو ایجاد می کنه که باید طرف مقابل شعور اسخ درست و منطقی به اون ها رو داشته باشه ...
:)
پاسخ:
سلام ... !
یک کم خشن نوشتم ... ولی آره خب ... : )
۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۶:۰۳ میرزا .....
یعنی خیلی خشن بود خداییش.
پاسخ:
آدم است دیگر ...
: )
۲۷ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۸ ekh
الان ینی مشخص شد من کیم؟!
پاسخ:
بلی ... ! :دی
هرچند من یه بار دیدمت ...
اونم در این حد بود که پرسیدم عه این فلانیه ؟!
گفتن بله ! :))
(از تو عکسه وبلاگه آقای گوهرشادی شناساییت کردم :)))
۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۱:۲۱ ekh
!
مگه من اون جا عکس دارم؟!!!
پاسخ:
تو یه مطلبی بود که بعدن رمز دار شد ! :دی
۲۸ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۸ ekh
من رمز رو میخوام
اون رمز جدیده رو....
من اون پست رو میخوام
بالاخره عکسم تو بلاگ امیر اومد
:))
پاسخ:
عاقا ندارم منم رمزه جدیدو ... ! منم همونو داشتم !
۲۹ مهر ۹۳ ، ۰۱:۲۳ ekh
نگفتم داری که
صرفا گفتم میخوام رمز جدیده رو :دی
ولی مثه اینکه رمز جدیده رو میتونی گیر بیاری:دی
:)
پاسخ:
می تونم واقعن ؟!‌
انقد توانایی دارم خودم خبر ندارم ینی ؟!‌ :))
۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۲ ekh
اره دیگه 
به نظر میاد یکی از راه های گیر اوردن رمز در دستان توست :)
پاسخ:
=)))
۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۵۴ ekh
یه راه جدید پیدا کردم که در دستان خودم بود:))
بالاخره پست رو خوندم
:دی
پاسخ:
عه ؟! خدا رو شکر ... !
تبریک می گم ! :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم