...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه

یه چیز جدید فهمیدم ...

فهمیدم که چرا نمی تونم اعتماد کنم ...

فهمیدم که چرا ساکتم ... حتا جلوی آدمایی که می دونم قابل اعتمادن ...

به خاطر این نیست که می ترسم از اعتمادم سو استفاده کنن ...

نه نه ...

ترسم از این نیست ...


چقدر سخته اعتراف کردن به این قضیه ...

مخصوصن نوشتنش ...

ولی می گم ... چون باید گفته شه ...

می ترسم که اگه بیشتر از این عمق از خودمو نشون بدم ...

همم ... سخته ...

می ترسم که اگه بیشتر بدونین راجبم ...

نمی تونم تایپش کنم :(

نه نه این دفه می گمش ...

می ترسم که اگه من رو کامل بشناسین دیگه دوستم نداشته باشین ...

هه ... زدم زیر گریه ... آدم انقد لوس ؟! :|

منا مهدیزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی