...یه شب ماه میاد

We found love in a hopeless place.

پیام های کوتاه



ساعت سه صبح بود. فقط وزوز یخچال از توی آشپزخانه شنیده می شد. مایک چشم هایش را بست و خواند :
«چه شکوهمند است صدای خداوندگار در رعد ... ما را توان نیست حکمت افعال بزرگش را دریابیم ...»
- این صدای خدا نبود .. صدای یخچال بود !
+ شاید آره ... شاید هم نه ... بالاخره یه روز اعتراف می کنی که دنیا ،‌ یا خدا - اسمش را هر چه می خواهی بگذار - یک کار هایی می کند که ما چیزی ازش سر در نمی آریم ... نمی فهمیم ! هگل هم نفهمید ... فکر نکنم انیشتین هم فهمیده باشد ... !
- او فهمید... چون زبانش را در آورد ... !

خوبی خدا - مارجوری کمپر
منا مهدیزاده

نظرات  (۱)

۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۶ مسیحا اشراقی
 او فهمید... چون زبانش را در آورد ... !

that's right!
پاسخ:
: )

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی